بگذارید بروم

 

من از این شهر شلوغ

 

من از این خلق دو رو

 

گذری خواهم کرد

 

می روم خسته و زار

 

تا که در تنهایی

 

ذره ای عشق بیابم به خدا

 

به خدایی که مرا ، زگل و خار شناخت

 

ز دلم یک غنچه

 

از وفا ، عشق نهاد

 

ولی افسوس

 

که دیگر هیچ جا

 

قطره ای باران نیست

 

سهراب ، آه کجایی که ببینی

 

شیشه ی چرک دلم را دیگر

 

قطره ای آب نشست !

 

و وفا ، عشق ، صفا همه تنها ماندیم

 

ما در این شهر شلوغ

 

در میان این همه سنگین دل

 

تک و تنها ماندیم

 

بگذارید برویم

 

ما گذر خواهیم کرد

 

این زمین آلودست



دو شنبه 6 تير 1390برچسب:عکس, |
p align="center"> صفحه قبل 1 صفحه بعد

 

شارژ ایرانسل

فروشگاه اينترنتي ايران آرنا

دانلود

دانلود